سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد
ما باید سعی کنیم پدیده ها را و آدم ها را صفر و یک نبینیم. ما زیاد کلا اشتباه می کنیم در این موارد. یا فقط می توانیم از کسی بد بگوییم یا فقط مدح اش کنیم. یعنی ندیدم که مثلا کسی در حین فحاشی به کسی بگوید ولی مثلا آدم پاک دستی است. یا آدم راست گویی ست. همین است که قضاوت مان در مورد افراد و آینده به دفترچه ی خاطرات تبدیل می شود. یک روز مساعد است. یک روز نیست. گاهی زیادی عاشقانه است. و گاهی خراب و .. این طوری نمی شود که به امور مملکتی نگاه کرد.

.

.

من هیچ وقت احمدی نژادی نبودم. یعنی آن موقعی هم که یک عده با سلام و صلوات به ایشان رای دادند من با سلام و صلوات به کس دیگری رای دادم. و به همین دلیل هیچ وقت نمی شود که از احمدی نژاد توبه کنم. چون هیچ وقت به او قسم نخورده ام. ..

این هایی که می آیند مقاله می نویسند که من توبه کرده ام یا می کنم از احمدی نژاد. یا فلان. این ها احتمالا آدم های خوبی هستند. اما حرف بی خاصیت می زنند.


احمدی نژاد نمره اش بیست نیست. حتی نمره ی دولت دهم به مراتب کمتر از دولت نهم هست. اما دولت احمدی نژاد با اختلاف بهترین دولت جمهوری اسلامی تا به حال بوده ست. خود آقای رئیس جمهور از لحاظ پاک دستی و مواضع اصولی تقریبا در ذهن بیشتر مردم بی خطاست و این موهبت بسیار بزرگی ست. و نباید این را فراموش کرد.

  • ۱ نظر
  • ۰۸ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۳۵
  • وی بی
فاصله ‏‌ى بین مرگ و زندگى، فاصله ‏ى بسیار کوتاهى است؛ یک لحظه است. ما سرگرم زندگى هستیم و غافلیم از حرکتى که همه به سمت لقاء اللَّه دارند. همه خدا را ملاقات مى‏ کنند؛ هر کسى یک طور؛ بعضى‏ ها واقعاً روسفید خدا را ملاقات مى ‏کنند، که احمد کاظمى و این برادران حتماً از این قبیل بودند؛ اینها زحمت کشیده بودند.

ما باید سعى‏ مان این باشد که روسفید خدا را ملاقات کنیم؛ چون از حالا تا یک لحظه‏ ى دیگر، اصلاً نمى‏ دانیم که ما از این مرز عبور خواهیم کرد یا نه؛ احتمال دارد همین یک ساعت دیگر یا یک روز دیگر نوبتِ به ما برسد که از این مرز عبور کنیم. از خدا بخواهیم که مرگ ما مرگى باشد که خود آن مرگ هم ان ‏شاء اللَّه مایه ‏ى روسفیدى ما باشد.


.

.


  • ۰۷ فروردين ۹۱ ، ۰۶:۰۸
  • وی بی
نشسته بودم کنار میز کارم در یک شب آخر هفته... دنبال عکسی می گشتم برای کسی.. عکسی از مهربان مادرم با برادران عزیزتر از جانم دیدم -سلمهم الله تعالی ان شاء الله- .. بی اختیار بغض ام گرفت. 

.

.

این عکس را یادم می آمد.. شش سال مان بود.. من و حمید دستان مادر را گرفته بودیم.. محمدصدرا با اضطراب و از پشت ما دوربین را نگاه می کرد.. یک شادی حقیقی عمیقی در کل صحنه بود.. خواستم باز چیزی بنویسم اینجا.. که چه بر ما گذشت.. اما باز دلم نیامد.. خجالت کشیدم.. که بیایم این ها را باز اینجا بنویسم.. پر کنم اینجا را از حدیث نفس.. یعنی باز کسی آمد گفت غم را هم باید برای خدا خورد..

..

.

.

السلام علیک یا ابا عبدالله.. مولای ما.. شما مادرت فاطمه- علیها سلام- بود.. برادرت عباس -روحی له الفداء-.. بمیرم برات آقا... چه مظلومیتی داشتی شما ... چه صبری داشتی.. 

السلام علیک یا مولای.. سلام العارف بحرمتک

السلام علیک یا مولای.. سلام المتقرب الی الله بمحبتک...

.

.

بمیرم برات آقا...

  • ۰۶ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۰۹
  • وی بی
ای حضرت عشق! یاری ام کن...

زردم ز خزان.. بهاری ام کن

ای حضرت عشق! دست گیرم!

من حرّ تو ام!.. مخواه اسیرم...

ای وای اگر که حر نباشم

خالی ز خود از تو پر نباشم..

.

..


  • ۰۶ فروردين ۹۱ ، ۰۹:۱۷
  • وی بی
خیلی جای تان خالی است حاج آقا. چند شب پیش خانم تان و فرزندتان را دیدم که شاد بودند که دارند برای همیشه ازینجا می روند.. دلم سوخت. برای خودم.. 

.

.

خیلی دلم برای تان تنگ است. کاش بودید و من می آمدم مسجد صبح جمعه و با هم دعا می خواندیم باز. یعنی شما می رفتید می نشستید در محراب. و من می آمدم می نشستم ردیف اول. و شما تا آخر دعا پشت سرتان را نگاه نمی کردید. و خانم صفایی از مدیریت ساختمان آن پایین ما را نگاه می کرد و نمی فهمید و شب که می شد دوباره می آمدم می گفتم سلام مجدد و شما می خندیدید و مصافحه می کردیم..

خیلی جای تان خالی است اینجا. صدای گرمتان موقع دعا.. اشک های تان بعد از نماز.. دلم خیلی برای تان تنگ است.. خیلی. برای مان دعا کنید.. 

به امید دی دار ان شاء الله به زودی. 

.

.

خدایا.. ما را با دوستان ت آشنا کن. .. 

رب اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب

  • ۰۶ فروردين ۹۱ ، ۰۲:۰۲
  • وی بی
رضا امیرخانی در جانستان کابلستان به درستی می نویسد که :


" حمله ی محمود ِ افغان، به هیچ رو، یورش نبوده است، شورش بوده است. شورشی درون ِ یک حکومت ِ بزرگ. ما حتا تاریخ ِ هزاران ساله ی ایران ِ بزرگ را با مرزهای سیاسی زیر ِ دویست ساله می نویسیم ... "



  • ۰۵ فروردين ۹۱ ، ۰۵:۱۰
  • وی بی
جالبه که تعریف عوام در قرآن با اون چیزی که در نظر خیلی از اطرافیان ماست کاملا متفاوته... اسلام اتفاقا دقیقا همه رو به تحقیق و کوشش فکری در مورد گفتمان قرآنی و اصول دینی دعوت می کنه.. حتی میگه واقعا تا عقلا و صادقانه دعوت پیامبر رو قبول نکردین و اکراه داشتین مجبور نیستین تصمیم بگیرین.. اینقدر در اون -گمراهی خودتون- غور کنین تا بالاخره می فهمین که راه رشد و هدایت همینه..

.

.

اما ما دقیقا برعکس ایم. از بین شما ها حتی یک کدوم هم ندیدم که قرآن رو اصلا یک بار کامل خونده باشه. و اونوقت چه جوریه که شما با اینکه چیزی رو نخوندین تکذیب می کنین.. و می شین یک سری آدم باکلاس و با فرهنگ.. همینه که قرآن دقیقا آدرس می ده.. می گه همین آدما.. همینا عوام و امی هستن..

وَمِنهُم أُمِّیّونَ لا یَعلَمونَ الکِتٰبَ إِلّا أَمانِىَّ وَإِن هُم إِلّا یَظُنّونَ بقره ۷۸

و عوام آن عده ای هستند که قرآن را خیالی می پندارند و فقط به چیزهایی که حدس می زنند دل بسته اند.. 

.

.


  • ۰۴ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۴۲
  • وی بی
چندماه پیش بود که در ضیافت شامی به یک آمریکایی صهیونیست که حرف ناپسندی زد تندی کردم.. و یکباره صحنه ی دوستی ها و خوش و بش ها به یک جنگ کلامی مبدل شد.. چند نفری که کنارم نشسته بودند جا خوردند.. اما من این اتحاد پنهان صهیونیستی دیگر مدت هاست که فریب ام نمی دهد. .. .

یهودی های آمریکایی به طور قطع و به احتمال بالای نود درصد همه صهیونیست هستند. و این حقیقتی است که کتمان اش می کنند. ولی اینطوری ست. همه شان با هم روابط پنهان دارند. همه شان به اسرائیل به عنوان سرزمین مقدس و مأمن انتهایی بشر می نگرند.. و خیلی محکم به رسوم شان و عقایدشان پای بندند.. حتی اگر به احکام دین شان پای بند نباشند به این ها اعتقاد دارند..

.

.

.

شماها که می روید گروه درست می کنید که "ما عاشق مردم اسرائیل هستیم" .. شماها اصلا فهم درستی ندارید. شما اشتباهی هستید!... شما اصلا با چند نفر صهیونیست مکالمه کرده اید؟.. من شرط می بندم که اصلا حوصله نداشته اید بنشینید با این ها صحبت کنید ببینید چه مرگ شان هست!... این ها از همه ی ما واقعا متنفرند... این یک حقیقتی است.. اگر دست شان برسد به هیچ کدام مان رحم نمی کنند. این ها برای آن هویت آریایی شما تره هم خرد نمی کنند. آن داستان افسانه ای کوروش و داریوش شما هم فقط مصرف داخلی دارد.. این ها ایران را به همان چشمی می بینند که فیلم سیصد را ساخته اند و مطمئن هستند که مردم ایران در آینده جزء دشمنان اصلی شان خواهند بود.. .

.

مطالب گفتنی اینجا زیاد است. اگر خواستی برای ام بنویس تا بیشتر از پشت این قضایا برای ات بگویم. اما تو رو خدا ننویس که ما دوست مردم اسرائیل هستیم.. اینها از شما نفرت دارند.. شما نمی دانید.. نمی فهمید.. ما ایرانی ها قلب مان را ترحم نرم می کند.. این طوری هستیم.. کسی به مان به دروغ هم بگوید از ما خوش اش می آید بی اختیار نرم می شود دل مان.. اما این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست...!!..

صهیونیسم به شدت از انقلاب اسلامی ایران و از مردم ایران به عنوان پرچمدار اصلی اسلام و قیام آخر می ترسد.. و این با قربان صدقه حل نمی شود... ما باید دل های مان را به یاد خدا قوی کنیم .. و خود را برای لحظات جدی و جدید آینده آماده کنیم.

  • ۳ نظر
  • ۰۳ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۵۳
  • وی بی
مدت هاست که به رحمت الهی کمتر رنجور و دل شکسته می شوم از آدم ها.. و اخیرا از اتفاقات هم.. اما گاهی که چیزی ناراحت ام می کند بیشتر از دست خودم عصبانی می شوم..

همین است که سعدی علیه الرحمه می گوید که :


دریای فراوان نشود تیره به سنگ

عارف که برنجد تُنک آب است هنوز..


.

.

یعنی عارفی که به اصطلاح دلخور و رنجور بشود ازین خرده موانع زنده گی، هنوز زلالی کافی ندارد روح اش و معرفت اش عمیق نیست.. که دریای فراوان و دل بزرگ به مشکلات کوچک آلوده ی تغییر نمی شود ...



  • ۰۲ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۴۲
  • وی بی
اینجا آب و هوای اقیانوسی است... روز اول بهار هم باران می زند.. هم به شدت آفتاب می شود. هم باد تندی می وزد.. هم یک باره همه چیز موقع غروب رنگ می بازد...

اینجا آب و هوای اقیانوسی است اما انگار در و دیوار اینجا را نهنگ گرفته اند!..

اینجا آب و هوای اقیانوسی است اما من دلم پیش دوستانی است که به راستی راهیان نورند..

.

 

...

  • ۰۱ فروردين ۹۱ ، ۰۸:۴۵
  • وی بی