سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

۱۸ مطلب در آذر ۱۳۹۰ ثبت شده است

دکتر سوکراتس هم مُرد. ستاره ها هم روزی تموم می شن. می دونی؟




  • ۱۲ آذر ۹۰ ، ۲۳:۳۰
  • وی بی
حالا همه می دانند که آنچه می دیدید در کشورهای عربی منطقه به حق بیداری اسلامی بود.

 نه خزعبلات شما که یکی را دست بند سبز دادید وسط التحریر و بعد در بی بی سی تان زدید که از جنبش بی سر و ته شما شروع شد این حرکت -آقای بهنود نام ببرم؟-، نه پارازیت های بی سر و ته، و نه حرف های کژدار اهالی با سیاست خیابان پاستور، هیچ کدام نزدیک واقعیت نبود. 

http://www.cnn.com/2011/12/03/world/africa/egypt-elections/index.html?hpt=hp_t2


مردم منطقه از تحقیر اسلام سرخورده اند. و احتمالا آمریکا و انگلیس، فتنه ی ده سال گذشته شان را با چند برابر ضرر به حساب آبروی کشورهای اسلامی واریز کنند. 

  • وی بی
زود باشد که سفارت آمریکا و انگلیس در کشورهای عربی منطقه هم یک به یک سقوط کند.


..

ولله جنود السماوات والارض.

  • ۱۰ آذر ۹۰ ، ۱۱:۴۹
  • وی بی
دست من خورد به آبی که نصیب تو نگشت... 

..

.

ان شاء الله که آن روز نیاید و اگر بیاید ان شاء الله ما نباشیم؛ اما برای من مثل روز روشن است که تنها گذاشتن جمهوری اسلامی یعنی لبیک نگفتن به ندای حسین علیه السلام.


  • وی بی
عصر بود که به طور اتفاقی بین صفحات کتابی، نامه ای از مهربان مادرم دیدم که نزدیک پنج سال پیش برای م نوشته بود. یادم هست که با این نامه کمی قرص هم فرستاده بود. و آخرش نوشته بود که اگر باز نفَس ات گرفت، در دلت صلوات بفرست. تا شب حالم خراب بود.

..

ربنا اغفرلی و لوالدی و للمؤمنین یوم یقوم الحساب.

.

.

یا غیاث المستغیثین.

  • ۰۹ آذر ۹۰ ، ۰۰:۴۷
  • وی بی
مومن دل ش به دست خداست. پیرمرد ذکر قنوت اش این بود که "اللهم وفقنا بما تحب و ترضی". مومن به هیچ چیز راضی نیست مگر مشیت خدا. تمام خوشی ها و ناخوشی ها. ملایمات و ناملایمات. سختی ها و سستی ها. همه و همه رنگ می بازد وقتی برای خدا بخواهی خودت را. .. 


پ.ن: این را می نویسم اینجا که یادم باشد که صبحی بود مثل بیست و نهم نوامبر سال دوهزار و یازده. از جلوی "کتاب خوانه" رد می شدم و در ذهنم خطی بود که " من در شهر تو چون .. نالان می گذرم.. باشد سایه ی من.. تنها همسفرم... وین عشق تو مرا .. بنگر تا کجا کشانده... " تا کشیده شدم به اتاق ریدینگتون و تمام راه به آن حادثه ی خطرناکی فکر می کردم که چندروز پیش در تقاطع کالینگود نزدیک بود که اتفاق بیفتد. و تنها لطف خدا بود که نشد. اما مگر می شد خیال کرد که اتفاقی بود؟... یعنی این همه مصداق اتفاقی بود؟ نبود. نیست. و ما اکثرا العبر. و ما اقل الاعتبار.... یا اله العاصین. 

  • وی بی
"حرکت حضرت، مصداق بارز برّ و تقوا است. لذا ایشان در طول تمام این حرکت، مکرّراً از آحاد امت اسلامی به‏ طور عمومی و گاه از بعضی اشخاص به‏ طور خاص، طلب یاری می‏ فرمایند که هر کدام از این استعانه‏ ها و یاری‏ طلبیدن‏ ها، پاسخ‏ های متفاوتی را در بر دارد. در این میان، طنین آخرین استعانه ‏های جان‏گداز سیدالشهداء، هم‏چنان در گوش تاریخ می‏ پیچد که "هَل مِن ناصرٍ یَنصُرُنی، هَل مِن مُعینٍ یُعینُنی..." و جاماندگان از قافله‏ ی ۶۱ هجری را به «لبّیک» فرامی‏ خواند؛ و حماسه‏ هایی چون انقلاب اسلامی، دفاع مقدّس، مقاومت اسلامی و بیداری اسلامی، پاسخی بر آن استعانه‏ ها است "

پیرمرد. 

  • ۰۶ آذر ۹۰ ، ۱۰:۱۲
  • وی بی
ما و انگل ستان...


  • وی بی