سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد
برای تو که هی می نویسی "گو-اصغر-گو" خواستم بدانی درین زمانی که ما زنده گی می کنیم و درین دنیایی که برای ما ساخته اند؛ جایی برای این جایزه دادن ها و گرفتن ها و این مسخره بازی ها نیست... ما به مردم هویزه مدیونیم اگر از دست کسی جایزه بگیریم که سرشان موشک ریخت.. ما به شلمچه مدیونیم اگر دست مان به دست کسانی بخورد که بر سرزمین مان بمب های میکروبی ریختند.. می دونی اصغر؟

.

.

.

بعدالتحریر:

[دوستی به درستی برای ام نوشته بود که عکس مناسبی نیست. حذف اش کردم]

  • وی بی
نشسته ایم با دوستان در بین صحبتی به آیه ی معروف "ان اکرمکم عند الله اتقیکم" اشاره ای می کنم و مهمان جمع از من ترجمه ی آیه را می خواهد... طوری که کسی از جمع پرسید واقعا نمی دانید؟ بعد گفت نمی دانم.. و کسی دیگری برای ش با صبر ترجمه کرد.. و من سکوت کردم و فرو بردم آن نیمه تاسف ام را که دانشجوی نخبه ی شریفی که هنوز دو سال نشده که آمده خارج از کشور.. عربی کنکور را چه طور زده که آمده شریف بماند، متون اسلام و اخلاق اسلام مگر در دانشگاه پاس نکرده؟ ..


من اما باور نمی کنم که شما معنی این آیه را نمی دانستید.. شما لج می کنید انگار.. نمی خواهید بین حرف های فارسی مان عربی باشد.. از پنج کلمه ای که می گویید دوتای اش انگلیسی است - که همان را هم درست استفاده نمی کنید- و اما تا کلامی از قرآن بخوانند پرخاش می کنید که چه وضع اش است.. فارسی بگو... و این طور مثلا میراث فردوسی و کوروش و داریوش و فلان تان را حفظ می کنید. شما آدم های عاقلی نیستید.. خودتان را باخته اید فکر می کنید که دارید فرهنگ تان را نگه می دارید.. من با شما حرفی ندارم..


با آدم هایی که اینجا را می خوانند خواستم بگویم که آن روز که برسد ولی عصر اروحنا له الفداء خطبه می خوانند و ندا می دهند.. و تو شک نکن که آن را به عربی می خوانند...
  • وی بی
این را محمد صدرا - سلمه الله التعالی- در جواب کسی نوشته بود که پرسیده بود "چرا ما باید اینقدر عمیق و واقعی برای حضرت حسین گریه کنیم.؟" .. خواستم این صفحه هم به این کلمات متبرک باشد.. 


میدونی حضرت هاجر سلام الله علیها وقتی اون فاصله ی صفا

و مروه رو به طلب آب می رفت و بر می گشت..چه رنجی رو متحمل شد؟ چقدر سختی کشید.. می گویند ندایش این بود که

هل من انیس و هل من مونس؟..تا عاقبت دعای مادرانه اش

زمزم را از دل زمین برای اسماعیل هدیه آورد..

البته که ایشون در مقام قرب الهی و برخوردار از نعمت هست الان.. اما خداوند اراده کرده که این ماجرا فراموش نشه..

اصلا صفا و مروه جزو شعائر الهی است..یعنی مثل نماز که 

انجامش واجب است...و موجب قرب الهی است..طی صفا و مروه هم جزو شعائر الهی است به فرموده ی قرآن در سوره ی مبارکه بقره:


ان الصفا و المروه من شعائر الله

فمن حج البیت او اعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما

و من تطوع فان الله شاکر علیم..


...


در مورد عاشورا هم..مجلس امام حسین علیه السلام

جزو شعائر الهی است و اولین کسی که برای حضرت اباعبدلله

گریه کرد شخص رسول اکرم صلوات الله علیه است..

تمام ائمه ی بعد از امام حسین در محرم مجلس عزای حسینی داشتند.. و این فریضه رو گرامی میداشتن..درست انگار که

نماز می خونند ..یا حج می گذارند..یا صفا و مروه  رو طی می کنند...


یه حدیث عاشقانه ای هست...که پیامبر اکرم سلام الله علیه و آله..به حضرت زهرا سلام الله علیها خبر می دهند که فرزندت حسین در چنان وضع بی نظیری کشته می شوند..

حضرت زهرا سلام الله می فرمایند که : آیا در آن روز من زنده هستم؟

پیامبر می فرماید که نه ...

حضرت زهرا می گویند : آیا پدرش زنده است؟

پیامبر می فرماید که نه ...

حضرت زهرا ادامه می دهند..

آیا برادرش زنده است ..

پیامبر می فرمایند که نه ..

حضرت زهرا می فرماید که : 

پس چه کسی برای حسین (ع) مجلس عزا بر پا میکنه ..


پیامبر می فرمایند که :


«خداوند امتی رو برای عزای حسین (ع) خلق می کند»


(نقل به مضمون)

...



اینها فقط جنبه ی عبادی اش بود...

جنبه ی عاشقانه اش رو باید از علمای عارف شیعه پرسید..

اونهایی که وصیت می کنند با دستمالی که با آن 

اشک عزای حسینی رو پاک کردند دفن بشن...

حسین بن علی روحی له الفداء 

در دستگاه خلفت خداوند متعال مقامی دارد که 

گریه برایش...موجب رحمت خداست...

بنده ای که تمام زندگی اش را فدای الله می کند

و دست آخر رضا برضاه می شود...

در بین مخلوقات خداوند مقامی دارد که ما از درک عاجزیم..


این است که امام زمان روحی له الفداء در زیارت عزیز ناحیه ی مقدسه در سلام خود به اباعبدالله می فرماید که

این سلام کسی است که 

المتقرب الی الله بمحبتک .. است..

یعنی حتی امام زمان هم با محبت امام حسین علیه السلام

به سوی خداوند تقرب می جوید .. "


  • ۰۳ اسفند ۹۰ ، ۰۲:۴۹
  • وی بی
در آیه ی مبارکه ی دویست و شصت و هشت سوره ی بقره است که:

الشَّیْطَانُ یَعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیَأْمُرُکُم بِالْفَحْشَاء وَاللّهُ یَعِدُکُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلاً وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»

شیطان شما را از فقر بیم می دهد و شما را به زشتی وا می دارد و خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش می دهد و خداوند گشایش گر داناست.


که یکی از سنت های شیطان برای تسلط بر یاران خودش ترساندن مردم از بدبختی و فقر است..

.

.

من بی بی سی فارسی نمی بینم. اما در یکی از جلسات یکی از دوستان چیزی گفت که قابل تامل بود و آن کوبیدن طبل بی بی سی بر ترساندن از فقر و بدبختی است. انگار چند ماه است که بی بی سی همت اش را گذاشته بر اینکه نشان بدهد که اگر ایران به شرایط تن ندهد بدبخت مان می کنند.. و سایه ی فقر کشور را می گیرد.. و دوست مان می گفت که حدیثی هم داریم - خیال می کنم بر مبنای همین آیه است- که هر جا چنین صدایی بلند شد آن صدای شیطان است...!!...

.

فلیتامل احباب ال. (بی بی سی.) !


  • ۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۰:۵۶
  • وی بی
خواب دیدم که در یک شهر بندری سید را دوباره دیدم.. و در هوای مدیترانه ای با هم دعای صبح خواندیم.. که اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار..


.

.

لبیروت سلام. و قلبی لبیروت.

  • ۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۰:۴۷
  • وی بی
من نمی گویم "سمندر" باش یا "پروانه" باش..


چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش!

  • ۲۶ بهمن ۹۰ ، ۱۰:۴۴
  • وی بی
اگر مثلا ده سال پیش بود و از من در مورد "عشق" می پرسیدی برای ات لابد می خواندم که: "عشق قابیل است.. قابیلی که سرگردان هنوز.. کشته ی خود را نمی داند کجا پنهان کند..."

.

.

..

اما این سال ها اگر کسی از عشق بپرسد - که نمی پرسد- از آن شاعر درد کشیده برای اش می خوانم که " عشق سر ِ کوچه به آهنگ ِ زباله رقصید... " .. یا چیز در همین باب.. که خوب ابتذال را برساند.. 

..

دست خودم نیست دیگر. با آیینه ی کدر و گلستان ِ خراب نمی شود سراغ آب و آیینه رفت.

  • وی بی
امام محمد باقر -روحی له الفداء- در حدیثی می فرمایند:

 إِنَّمَا شِیعَةُ عَلِیٍّ(ع) الشَّاحِبُونَ النَّاحِلُونَ الذَّابِلُونَ ذَابِلَةٌ شِفَاهُهُمْ خَمِیصَةٌ بُطُونُهُمْ مُتَغَیِّرَةٌ أَلْوَانُهُمْ مُصْفَرَّةٌ وُجُوهُهُمْ إِذَا جَنَّهُمُ اللَّیْلُ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ اسْتَقْبَلُوا الْأَرْضَ بِجِبَاهِهِمْ کَثِیرٌ سُجُودُهُمْ کَثِیرَةٌ دُمُوعُهُمْ کَثِیرٌ دُعَاؤُهُمْ کَثِیرٌ بُکَاؤُهُمْ یَفْرَحُ النَّاسُ وَ هُمْ یَحْزَنُون.

شیعه على (ع) فقط افرادى هستند که رنگ رخسارشان دگرگون شده و اندامشان لاغر گشته و خشکیده و لبهایشان خشک و شکمهایشان خالى است و رنگشان پریده و صورتشان زرد است چون تاریکى شب آنان را فرا گیرد زمین را بستر گیرند و پیشانى بر زمین نهند، سجده‏ها کنند و اشکها بریزند، بسیار دعا کنند و بسیار بگریند مردم شادى کنند و آنان غمگینند. ( الخصال، ج‏۲، ص: ۴۴۴)

  • وی بی
آیین تقوا.. ما نیز دانیم..

لکن چه چاره.. با بخت گمراه!

.

.


  • ۱۸ بهمن ۹۰ ، ۱۳:۰۸
  • وی بی
بار آخری که تهران بودم با دوستان عزیزی رفتیم موزه ی شهدا. از آنجاهایی ست در تهران که زیاد سر و کارت نمی افتد.. چون نمی خواهند که بیفتد..یادت هست که.. برنامه این بود که آن کاپشن های جبهه را از تن ات بیرون بیاورند.. قرار بود امام برود به موزه ی تاریخ...


باری به هر حال چیزی که توجه ام را جلب کرد، طنابی بود که با آن مرحوم شهید شیخ فضل الله نوری به دست عده ای مشروطه خواه ِ دین نخواه ِ آزادی مدار به دار آویخته شد.. مجتهدی عالیقدر که تنها جرمش این بود که می گفت: "در امور عامه وکالت صحیح نیست، این باب ولایت شیعه است. یعنی تکلم در امور عامه و مصالح عمومی ناس مخصوص است به امام علیه‌السلام یا نواب عام او و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آنها در این امور حرام و غصب نمودن مسند پیغمبر (ص) و امام علیهم‌السلام است."..

.

.

کاش کسی پیدا شود.. بیاید این طناب را بگذارد رو به روی مان.. در مجلس.. یا شورای نگهبان.. تا یادمان نرود که این ملت در راه آزادی ِ واقعی و نظارت شرعی استصوابی چه رنج ها که نکشیده..


  • وی بی