سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

س

سه شنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۱۵ ق.ظ

فتنه ها سه چیزند : زن دوستى ، که شمشیر شیطان است و شرابخوارى که دام شیطان است و عشق به درهم و دینار که تیر شیطان است. کسى که عشق به زنان داشته باشد، از زندگیش بهره مند نشود و کسى که خمر را دوست داشته باشد، بهشت بر او حرام گردد و کسى که عشق به درهم و دینار داشته باشد، بنده دنیاست.

امام على علیه السلام

  • ۰۲/۰۵/۰۳
  • وی بی

نظرات  (۷)

سلامت دنیا بیماری است و بیماری اش شفا و سلامت، چراکه بنیان دنیا در عادات است و سلامت حقیقی، هرچه هست در ترک عادات و عتق از ملکات

دنیای عادات وارونه حقیقی است و عارف سالک اگر قول و فعلش خلاف این عالم است ، نه از سر لودگی و مسخره گی است و نه با این نیست انگاری و نفی و انکار متجددین نسبتی دارد و نه قصد کرده است که عوام را در زحمت اندازد، بل او عالم عادات را خراب می کند تا حقیقت بنا شود

عشق عاشق را به بیماری می کشاند ، بیمار زرد روی است و خواب و خور ندارد و از درد می نالد و می گرید

حال آن که اهل سلامت دنیا فربه اند و سرخ روی ، شب ها را در خواب غفلت اند و روزها نیز همتشان یک سره وقف تمتع است. (یأکلون کما تأکل انعام) سالک ناسک ، ترک رسوم و عبادت و قیوداحکام کثرات می گوید و این چنین کس را مردمان " بیمار " می خوانند و " مجنون"

فقیه حکم بر ظاهر می کند تا مردمان را در حیطه اسلام نگاه دارد، و عارف حجاب ظاهر را می درد تا مردمان را نسبت به باطن، که عالم حقیقت است متذکر سازد، رند خراباتی خرقه سالوس را که زهد ریایی است می درد تا مردمان بدانند که حتی عادات آوردن به ظاهر عبادت نیز باطن عبادت را که مغز آن است از درون می پوشاند تا آن جاکه از عبادت جز قالبی پوک چیزی بر جای نمی ماند و تا زهد رایایی است ایمان مومن از شائبه شرک رها نمی شود

قتل به شمشیر او تقدیر محتوم عاشق است اگر به عشق پای فشارد و از مشکلات طریق نهراسد، چراکه تنها آینه " ذبیح الله " می تواند مجلای اسم شهید باشد. اَنه علی کل شیُ شهید: ذبیح الله هم خود شاهد است و هم خود مشهود، هم قاتل است و هم مقتول

"سَر" آن است که در طریق وصال به باد رود و " جان" متاعی است که هم او بخشیده است تا به بهای آن لقایش را باز خریم، و سّر آن که خون مقتول عشق را ثارالله گفته اند نیز در همین جاست.

عالم همه در طواف عشق است و دایره دار این طواف حسین (ع) است .

این جا کربلا، در سرچشمۀ جاذبه ایی که عالم را به محور عشق نظام داده است.

فرمان الهی در روز قیامت این است که به تبهکاران، به منحرفان، به کژاندیشان و کجروان، به ستمگران و به تجاوزگران، به فاسدها و به ائمه کفر و فساد، به همه آنها، گفته می‌شود که همراه با آن فاسدان و تبهکاران و ستمکاران پیشگام گذشته‌تان به آتش دوزخ بروید که فرجام شما آنجاست! در این آتش جاودانه و پرلهیبی که به‌دست خود انسانها ساخته شده است، هر گروهی وارد می‌شود به گروه دیگر لعنت می‌کند: خدا لعنتشان کند، اینها این بلا را به سر ما آوردند! وقتی همه با هم جمع می‌شوند آن‌وقت شروع می‌کنند به همدیگر پرخاش کردن. آن گروه بعدی به آن گروه قبلی رو می‌کند و بعد می‌گوید، خدایا، اینها ما را گمراه کردند، اقلاً عذاب اینها را دوبرابر کن. پاسخ الهی این است که هر دو گروه دوبرابر و چند برابر عذاب دارید؛ خبر ندارید. ستمگران براستی گنهکاران بزرگند. اما ستم‌پذیران چه؟ ستم‌پذیری از دیدگاه اسلام همان اندازه گناه است که ستمگری. ای انسان، تو آزادی، به پاخیز! در برابر ستم طبقاتی، ستم گروهی، ستم شخصی، مقاومت کن! تو آزادی. اگر ستم‌پذیر شدی خود را ملامت کن: «لکُلٍ ضعفٌ و لکن لاتعلمون». آن گروه اول هم به این گروه بعد می‌گویند، حالا دیدید که هر دو سهم مان یک‌جور است! بنابراین، شما هم بچشید عذاب را، به کیفر آنچه خود کرده‌اید.

 

ملاحظه می‌کنید که در این آیات، و آیات متعدد دیگر با مضامین مشابه در قرآن، قرآن تأکید دارد بر اینکه هیچ انسانی، (هیچ انسانی! این بیان قرآن است) در هیچ شرایط اجتماعی، تحت تأثیر جبر اقتصادی، جبر اجتماعی، جبر تاریخی، به کفر و فساد و محرومیت و اینها، به تبهکاری کشانده نمی‌شود. پس، بیان اسلام این است که ای انسان، تو از نظر اجتماعی، از حاکمیت هر گونه جبر اجتماعی آزادی. اما آیا واقعاً همه محیط‌ها برای شکوفایی و باروری انسان یکسان است؟ نه! محیط‌هایی هستند که باروری و رشد نیک‌خواهی، خیرخواهی، و خداخواهیِ انسان را آسانتر می‌کنند. میدان‌ها و محیط‌هایی هستند که بعد شیطان‌پرستی، هواپرستی، خودپرستی، تبه‌گرایی و تباهی‌گرایی انسان را آسانتر می‌کنند. اینجاست که اسلام انگشت می‌گذارد بر اینکه ضرورت دارد محیط اجتماعی اصلاح بشود. اسلام نسبت به صلاح و فساد محیط اجتماعی بی‌تفاوت نیست. اینجاست که اسلام از لیبرالیسم جدا می‌شود.

🥺

 

ابن زیاد: چند وقت است، تنت به آب نخورده خرما فروش؟ شما غسل نمی‌کنید؟

 

میثم: اولاً خاک پاک کننده است و در غیاب آب می‌تواند، رفع حاجت کند.

 

ثانیاً شپش در این دنیا خونم را بمکد، به از آن است که تن فربه‌ام در گور گرفتار مار و عقرب شود.

 

ثالثاً این خاصیت حرامزاده است که با تحقیر و تهمت دشمنانش را آزار کند والا نه من خاک و خلیم و نه شپشی با خود دارم.

  • در پاسخ به شینای مهتاب
  • زنان مورد نظر در این حدیث، زنان نامحرم و علاقه به روابط ناهنجاری با آنان است و نه زنان محرم که اگر چنین نبود، مفهوم عدالت و برابری جنسیتی در اسلام، مورد سؤال واقع می‌شه.

     

    برتری نزد پروردگار به میزان برتری تقواست و وابسته به جنسیت نیست و از این مهم، نتایج پراهمیتی قابل برداشته که اینجا قرار نیست پرداخته بشه ولی همین‌قدر که هدف این حدیث، زنان نامحرم و روابط خارج از قاعده است و اگر جز این بود، جایگاه و کرامت بانوان و خانواده، دیگر معنایی نداشتند. مادر و خواهر و همسر و دختر از زنان محرم هستند.

     

    اگر دین اسلام ضد زن است، بارگاه حضرت معصومه(س) که مردان هم به زیارت ایشان می‌آیند چگونه توضیح داده می‌شود؟

     

     

     

  • ,,,شینای مهتاب
  • اولین باره دارم کامنت میزارم.زنها جنس دوم؟پس درود بر زن زندگی آزادی هاو چیه این اسلام که همه رو بدبخت کردید همه دین و قانون هاتون ضد زن

  • واقعیت سوسک زده
  •  " دنیا طلاق داده ی مردان زیرک است "