سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

س

شنبه, ۲۲ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۳۴ ق.ظ

پیرمرد در چشم‌هایم نگاه کرد.
سرمست بود از چیزی.
به او گفتم حال خوب از کجاست؟
گفت تمرین دل‌کندن.
گفتم عذاب تنهایی می‌کشم این روزها.
گفت تمرین عذاب مرگ است.
آنجا که هر کس با اعمالش تنها می‌ماند.
و هیچ کس نیست جز خودش.
تا خانه تماماً گریستم...

  • ۹۶/۰۷/۲۲
  • وی بی

نظرات  (۵)

عمری که بی حضور صراحی و جام رفت ...
تا صبح تماما گریستم
پیرو پست آس مان ، 
دو سه روزه منتظر بودم از پیرمرد بنویسید اینجا. 
مطمین بودم حرف های با ارزشی برای نوشتن هست..
چند ماه قبل دوست اهل دلی همین رو عینا یادآوری کردند. 
تمرین دل کندن و تنهایی مرگ ...
الحمدلله بسیار موثر بود. منجر به آرامش و حال خوش عمیقی شد که قبلا تجربه نکرده بودم. 
 اسمش رو گذاشتم مرگ درمانی :)
عذاب تنهایی مثل این روزهای من