سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

تار یار ما به دار.. خلوت ما بی‌حصار

يكشنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۷:۰۹ ق.ظ

سه‌تار، ساز اختناق است.. از بس صداش لاجون است؛ بغض فروخورده است انگار؛ طنین مخفی ترس و شیدایی‌. می‌گویند یک نفر شنونده برایش کم است، دو نفر زیاد...

پ.ن: 

در میان این جماعت نیمه روشنفکر از خود راضی صدای ساز پیرمرد یگانه بود. این اختناق عنکبوتی و حاکمیت دوگانه‌ی لوزربورژآی فرهنگی را بغض فروخورده‌ی او بود که حزن آلود روایت می‌کرد و عزت اندوه این ملت را می‌نواخت. و همین دلیل تنهایی‌اش بود.. همین چند وقت پیش وقتی برای  او که برایش عشق داند را به یادگار گذاشته بود نوشته بود که لاف عشق و گله از یار بسی لاف دروغ و او را از فریب و تظاهر بیم داده بود و به مردم دوستی و مهربانی دعوت کرده بود، همین جماعت هنردوست، مفلسانه او را به دشنام و بیراه گرفتند..

طنز روزه‌گار را ببین.. آنکه بهار دلکش را آنطور عاشقانه‌ و جاودانه نواخته بود، در میانه‌ی همین بهارهای لعنتی می‌رود و تو را با زخمه‌هایی و زخم هایی که کوچه‌های شهر ساحلی را نیمه‌شبها بر آن گریسته‌ای تنها می‌گذارد..

به کشت خاطرم جز غم نرویه
به باغم جز گل ِ ماتم نرویه
به صحرای دل بی‌حاصل ِ ما
گیاه ِ نا امیدی هم نرویه ... 



  • ۹۳/۰۲/۱۴
  • وی بی

نظرات  (۴)

فاضل که حرف میزند گاهی خیلی یاد شما زنده می شود
خواننده اگر خواننده باشد نخوانده حال نگارنده را در می یابد

پر کن پیاله را

کاین جام ِ آتشین

دیریست ره به حال ِ خراب ام نمی برد ..

خدایش رحمت کناد.
جناب وی بی!
 به فکر دست و پا کردن یک مترجم یا یک برگردان  باشید برای رفاه حال خوانندگان اینجا :)
خدا شما را هم اجر دهاد.
پاسخ:
:)