سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

بسوز ای سعی باطل آخر این ماجرا با ما ..

جمعه, ۴ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۱۰ ب.ظ
قسم به روزهایی که اتفاق بود که می‌افتاد پشت ِ اتفاق... قسم به روزهایی که ثبت نام می‌کردیم برای اتفاق.. قسم به روزهایی که انتخاب می‌شدیم برای اتفاق..

قسم به روزهایی که سربسته می‌گفتیم چون دست‌مان بسته بود. قسم به روزهایی که دلبسته بودیم به آن چیزهایی که سربسته می‌گفتیم..

قسم به روزهایی که غوغای‌مان در کافه‌های شهر ساحلی بود. قسم به روزهایی که شهر از یاران خالی بود.. قسم به روزهایی که ضیافت‌مان به حساب اداری بود. قسم به روزهایی که ابر بود .. آفتاب بود .. سرد بود.. قسم به روزهایی که چشم‌های ات بارانی بود.. قسم به روزهایی که خیلی غیر عادی بود.

قسم به روزهایی که کارمان از اشهد و تشهد گذشته بود.. قسم به روزهایی که ساعت از دو و چهار دقیقه گذشته بود.. قسم به روزهایی که آب از سرمان گذشته بود...

قسم به روزهایی که مسجد محل نمازهای نیمه کاره بود.. قسم به روزهایی که حاضرجوابی مان به وقت نماز غفیله بود.. قسم به روزهایی که در و دیوار مسجد بهانه بود.. قسم به روزهایی که عامری بزرگ پدرخوانده بود. قسم به روزهایی که روز آدم های گنده بود.. قسم به روزهایی که راوی می گوید جمعه بود.

قسم به روزهایی که گذشت .. که ما تو را به کافه‌های بزرگ تری می فرستیم.

  • ۹۱/۱۲/۰۴
  • وی بی