سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

تنهایی از تمام زوایا نفوذ کرد

پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۱، ۱۱:۴۹ ب.ظ
بار آخر که از پارک وی تا ونک قدم می زدیم آمد جلوی مغازه ی اسباب بازی فروشی ایستاد. خوب به آن هواپیمای مسافربری هفتصد و چهل و هفت نگاه کرد. می خواست بخرد اش انگار.. اما من حالم عوض شد. بی اختیار ذهنم به فرودگاه امام رفت. و پروازی که این طور باز شب آورد اینجا...

.

.

یه روزی میریم فرودگاه امام به جای اینکه از هم خداحافظی کنیم از فرودگاه خداحافظی می کنیم. 

  • ۹۱/۰۱/۲۴
  • وی بی

نظرات  (۴)

سلام دوست عزیز وب قشنگی دارید به وب من هم سربزنید.
راستی اکه قبل دونستین به وب من هم سر بزنین خوشحال میشم
کسایی که نظر گذاشتن تو وبتون همشون انگار با شما آشنا بودن اما من بار اولی بود که پای دیده ام مشرف به خلوتگاه مجازیتان شد.
چقدر زیبا و عمیق و نافذ مینویسین خدا توفیق و سلامتی بده انشاء الله
التماس دعا
سلام
امروز زیر بارون تهران همش یاد شما بودیم.