سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

۳۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

اصل استدلال دوستان نه چندان کم شعور ما اینه: " چون احمدی نژاد با لاریجانی دعواش شده و بی اخلاقی رخ داده، پس موسوی راست می گفت که تو انتخابات تقلب شده! .. "


درست مثل اینه که بگی چون امام خمینی اقای منتظری رو برکنار کرد، پس حق با رجوی بود که به خاطر زندانی های سیاسی جنبش مسلحانه بکنه ...

.

.

  • ۱۹ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۵۲
  • وی بی
در نهج البلاغه از کلام مولای ابدی‌مان است که: 

الناس ثلاثه فعالم ربانی، متعلم علی سبیل نجاة و هَمَجٌ رَعاع اتباع کل ناعِق 

مردم سه دسته اند: عالم ربّانی.. دانشجوی حقیقت‌طلب و مگسان بی‌هدف.. که با هر صدایی تغییر جهت می‌دهند.



  • ۱۶ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۰۷
  • وی بی
.

.

.

حدس می‌زنم که این آخرین نطق رئیس جمهور در مجلس باشد..

  • ۱۵ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۱۵
  • وی بی
اللهم اجعلنا ممن یدعوک مخلصا فی الرخاء دعاء المخلصین المضطرین لک فی الدعاء

خدایا.. ما را از کسانی قرار بده که در هنگام آسایش مخلصانه تو را آن طور می خوانند که بنده های مخلص تو در هنگام درمانده گی.


صحیفه ی سجادیه

  • ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۰۵:۵۵
  • وی بی
باز بیشتر شب را نخوابیدم. مثل روزهای گذشته. انگار دو هفته است که اصلا نخوابیده ام. صبح در حالی که آدم های زیادی در خیابان مه گرفته نبودند گروهی خواستند که مصاحبه بگیرند... گفتند یک دقیقه طول می کشد، سوال مان یک خطی ست. قبول کردم. کیفم را گذاشتم زمین. شروع کرد ضبط کردن. گفت اگر فقط یک کار به شما اجازه داده شود قبل از مرگ بکنید.. چه کاری ست؟ .. سوال سختی بود. گرچه جواب آسانی داشت...

..

دست و پازدن های کابوس وار را دیده ای؟ از آن خواب ها که هیچ وقت به مقصد نمی رسی.. از آن ها که دچار استیصال مفرطی .. چیزی شبیه ناتوانی مدام.. و مطلق .. به نظرم آن ها درست ترین تصویرها هستند برای آنچه که بعد از مرگ روح می بیند.. یک نیازمندی مطلق.. یک تشویش مدام.. ..

  • ۱۴ بهمن ۹۱ ، ۰۵:۳۹
  • وی بی
مولانا در دیوان شمس غزل عجیبی داره که شهری رو توصیف می کنه که همه اونجا معشوق هستند .. شاید همان بازاری است که صدرالمتالهین آن را اصل جنس ِ فی‌ أحسن‌ تقویم‌ می داند .. شهری که "شهر ِ نیکبختان است .." و البته در ادامه ی شعر توضیح می دهد .. که چنین شهری یافت می نشود ..

اما هر سال بهمن که می شود .. وقتی شهری را می بینم که مردمانش پشت سر هم گُل به دست می گیرند و همه چیز با صلوات حل می شود .. من امتداد شهری را می بینم که در بهترین ِ اوقات به یاری انسان آمده است.

  • ۱۳ بهمن ۹۱ ، ۰۱:۲۲
  • وی بی
 رَبِّ أَوزِعنی أَن أَشکُرَ نِعمَتَکَ الَّتی أَنعَمتَ عَلَیَّ وَعَلىٰ والِدَیَّ

وَ أَن أَعمَلَ صالِحًا تَرضاهُ

 وَأَصلِح لی فی ذُرِّیَّتی

 إِنّی تُبتُ إِلَیکَ وَإِنّی مِنَ المُسلِمینَ

  • ۱۱ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۵۴
  • وی بی
مگر به روی یار دل آرای ما .. ور نه .. به هیچ وجه دگر .. کار بر نمی آید..

  • ۱۱ بهمن ۹۱ ، ۰۴:۰۰
  • وی بی
تمام دنیا را اگر بخوانم

بر لب ام جز قیامت نام تو نیست.

..


  • ۱۰ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۱۴
  • وی بی
برای ام گفته بودید که این بار که شما نیستید هیچ صفایی نخواهد بود. اما من استعداد عجیبی در بی توجهی دارم. و همین شد که باید می رفتم. و شکسته تر بر می گشتم. حالا نزدیک تر به هم هستیم و اما برادر محمد تماس می گیرد. و پشت تلفن نمی توانیم حرف بزنیم از بس که هر دو بغض داریم. ناچار ایمیل می نویسد. من می افتم دنبال راه حل. حالا هر یک ساعت با هم حرف می زنیم. آرام ندارم.. در دلم می خوانم که الا بذکر الله تطمئن القلوب.. اما از که مخفی کنم که از هر چه تا حالا دلواپسی داشتیم به شما می گفتیم. همین است که ناچار به خودتان زنگ می زنم. تا از خودتان. با خودتان. حرف بزنم. نمی شود دیگر. همین است که اینجا می نویسم. می روم بعد روی سجاده آرام می گیرم. الا بذکر الله تطمئن القلوب. با گریه.

  • ۱۰ بهمن ۹۱ ، ۰۹:۱۳
  • وی بی