سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد
" ای اسیر این گمان و آن گمان/ آخر ِ والعصر را محکم بخوان ... "  (مولوی)

  • ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۱۱:۴۳
  • وی بی
می روی با او و دست ات دست او ... لن تنالوا البرّ حتی تنفقوا .. 

  • وی بی
تو خیال کن که این تیرها مشقی است.. اما برای پرنده های این حوالی .. تیرهای هوایی.. تیر خلاص است ..
  • ۰۳ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۲۱
  • وی بی
غروب کننده گان را دوست ندارم ..
  • ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۶:۳۸
  • وی بی
"روسری ِ رقصنده با باد می‌روی در یاد بر بند رخت. 

ماییم که می‌دویم از پی ِ باد.

 یا نمی‌دویم از پی باد.

 یا می‌رویم از یاد. "

  • ۰۲ بهمن ۹۱ ، ۰۳:۲۵
  • وی بی
سعی کن زیبایی در چشم کسی باشد که به او می‌نگری ...
  • ۰۱ بهمن ۹۱ ، ۲۱:۲۸
  • وی بی
قسم به همه‌ی فرودگاه‌هایی که این‌ طور بین ما فاصله انداخت که ما روزی بر می‌گردیم و روی زمینی آرام می‌گیریم که بوی زهرا (سلام الله علیها) می‌دهد. .. 


  • ۳۰ دی ۹۱ ، ۰۳:۱۴
  • وی بی
کسی که فرار می کند نخبه نیست.. 

نخبه کسی است شبیه حاج حسن.. مؤمن است.. صمیمی است اما مصمم.. مهذب.. بی ادعا.. 

  • ۳۰ دی ۹۱ ، ۰۱:۱۶
  • وی بی
مرحوم پدربزرگ داستانی می‌گفت که شخصی در حال غرق شدن بود... همین طور که غوطه می‌خورد فقط کف دست اش را می‌آورد بالا.. بیرون از آب.. و دوباره می‌رفت زیر آب.. چند نفری او را دیدند.. و همه به آب پریدند.. و او را گرفتند .. و نجات پیدا کرد.. یکی شان پرسید که آن علامت چه بود حالا؟ .. چه رمزی بود آن لحظه ی آخر .. ؟ .. گفت: میخواستم بگویم اگر در این دنیا پنج نفر همدل باشند همه‎ی کارها حل می‌شود ...

.

.

  • ۲۹ دی ۹۱ ، ۲۰:۵۵
  • وی بی

شب ِ آخر تا از ماشین پیاده شد .. رادیو جوان همین را گذاشت.. همین یک خط بالا را .. دقیقا .. فقط همین یک تکه را از کل آهنگ .. با صدای بغ کرده‌ی محمد اصفهانی.. در همان آلبومی که زور زده بود هر چند دسی بل که می توانسته صدای اش را بدزدد از خودش .. 

انگار بعدش گفت که تقدیم به شب ِ آخر عالی جناب. 

می بینی ... دنیا آخه چرا اینجوریه؟ .. 

  • ۲۸ دی ۹۱ ، ۰۷:۰۰
  • وی بی