و إذا رَأَوْا تجارةً أو لَهوا انفَضُّوا إِلَیْهَا و ترَکُوکَ قَائما.
هنگامی که تجارت و سرگرمی ببینند به سمت آن هجوم میبرند و تو را ایستاده به حال خود رها میکنند.
سورهی مبارکهی جمعه-- آیهی 11
--
بعدالتحریر:
1) پیرمرد در تفسیر این "ترکوک قائما" مدام به این ضمیر "ک" اشاره میکرد، یعنی نمیگوید که نماز را رها کردند. میگوید امام را. رهبر را. ایستاده رها کردند و به دنبال کار خویش رفتند. و از آنجا نتیجه میگرفت حفظ نظام از نماز هم واجبتر است!
2) تیغهی آفتاب درست بالای سرمان بود. با دکتر از نماز آقا برمیگشتیم. در خودش بود. کمتر دیده بودم ذکر از لبش جدا شود. خواستم چیزی بگویم که اندکی غم سنگین از چهرهاش جدا شود. به بهانهای ماجرای تولد و انتخاب اسم به میان آمد. به او گفتم که بعد از تولد قرار بوده اسمها را حمید، وحید و سعید انتخاب کنند. اما در لحظهی آخر، متوجه میشوند که در فامیل محمد نداریم. و اینطور اسم سعید به محمد تغییر میکند. اطرافیان خندهای زدند. دکتر هم لبخند نفیسی زد. کمی که قدم زدیم آهسته زیر لب خصوصی به من گفت: "باز هم سعیدها حذف شدند.."..
- ۳۱ تیر ۹۷ ، ۰۵:۴۰