که این قصه دراز است
سه شنبه, ۲۱ تیر ۱۴۰۱، ۰۸:۲۷ ق.ظ
شرح
شکن
زلف
خم اندر خم
جانان
کوته نتوان کرد
که این قصه
دراز است.......
پ.ن ١: میگفت هر تعصبى از تردیدى حل نشده آغاز میشه...
پ.ن ٢: یکى از دانشجویانم در حاشیه ى مراسمى به قاعده ى مجلس گرم کنى منحنى رابطه ى دوستى اش با من را توضیح میداد.. میگفت که از پیک پایین، بالا نیایى هیچ وقت دلت با او صاف نمى شود... دقیق!
پ.ن ٣: دلخورها لزوما به بهشت نمى روند!
پ.ن ٤: ارگانیک ِدربست در بهشت است. امید ِاصلى هم آن که از رگ گردن نزدیک تر است. نزدیک چهل سالگى اینها را نفهمى معطلى!
پ.ن ٥: هیچ چیز این دنیا تصادفى نیست... اگر بود تا الان جلو بندى اش را عوض کرده بودند.
- ۰۱/۰۴/۲۱