سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

من سرهنگ نیستم، دلتنگم

شنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۸:۴۲ ب.ظ

زنده باد عشق هاى ناتمام. زنده باد فکر کردن به تو به وقت ترانه هاى گاه و بیگاه. زنده باد عذرخواهى در پارک پر ازدحام. زنده باد باران هاى بى وقت آخر سال... و بعد. بى خبر انتقام. دلتنگ بر سر مزار. اشک درختان کاج. صبح جمعه این بار بى شما. عشق هاى نرسیده بر زمین افتاده کال. تابستان بى تاب ستان. شکستن پمپ آب. پارک در میدان خواب. خواب در میدان پارک. تئاتر شهر این بار بى شما. عینک آفتابى دیگر نمى خواهید آقا؟ لبخند مدام. روسرى پیچیده در کلاف. باد در فصل مصاف. حرفت را بیا بگو صاف. دو رنگ ست لب هاى شما آیا؟ دو لب مى بُرَد شمشیر شما آقا؟ برنامه ى دیشب تصویر شما بود آیا؟ فردا به برنامه ى ما مى آیید آقا؟ کنسرت خواننده هاى آن ور اتاق. رادیوى فرهنگ بى صداى شما.. تازه هاى امروز بى تازیانه ها. عشق هاى بى عاشقانه ها. صبحانه بى بهانه ها. امروز عسل مى خورید یا مربا؟ اتاق طبقه هفتمید آقا؟ امشب تنها قدم مى زنید باز آیا؟ سوت مى زند داخل این گوشه چینها. سوز مى آید از خط پشت میز گوش ماهى ها. سبز است سبزه ها آیا؟ سبزه است آیا آقا؟ شما چپ دست و راست ذهنید آیا؟ دست راست و چپ تان را بلدید آقا؟  به یک رفیق مجرب نیاز ندارید براى تکیه گاه. ضربه هاى دوستى بر گیج گاه. گیج مى خورد رابطه ى ما گاه به گاه. گاه مى آید گاه دیگرى بعد از آه. 

  • ۹۵/۱۲/۲۱
  • وی بی

نظرات  (۷)


"تا بندگان مظلوم تو ایمن گردند و حدود الهی برپا شود."
آه از مظلومیت این مردم که دستمایه همه چیز شده است الا عمل به حدود الهی
....من هنوزم غم تو مانده به دل...

به پست اخیر:
همین بی خیالی خودش عند ریاست است..عاش سعیدا
هی...داشت یادم می رفت دوباره یادم آوردی سجوم...
دلشاد باد انکه دلم شاد از او نگشت...
آن دل که یا ما نکند یاد باد از او...
تمام تلاشتون رو بکنید برای به ثمر نشوندن این عشق نا تمام تا بعدا حسرت اینکه میتونستین کاری کنین و نکردین دیوونتون نکنه. 
و اگه همه تلاشتون رو کرده اید و نشد ... سعی کنید برای خودتون حلش کنین. تمامش کنین. 
عشق های نا تمام پتانسیل اینو دارن که آدمو سالها توی یه نقطه از زندگی نگه دارن... و فرصت تجربه ها و رشد های بعدی رو از آدم بگیرن ... و حسرت ها رو چند برابر کنند...
.
دنیای عجیبیه ... قصه ی آدم ها گاهی چقدر به هم شبیه میشن... حتی حرف هایی که مدام توی سرشون مرور میشه ...

به من یاد می دهید برای زنده ماندن بمیرم ..؟ مردِ تغار کردنِ اشکها
زنده باد !
گفته بودم که
بعیده بلد باشید
پاسخ:
چیزهای زیادی هست که بلد نیستم، اگر خیال تان راحت شد که نیازی نیست این جمله را اینقدر مبهم مدام اینجا بنویسید.