#24061
يكشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۰ ب.ظ
به نظرم درخشانترین قسمت بینوایان ِ هوگو اون قسمتی است که ژان والژان تصمیم میگیره به خاطر کوزت، خودش بره پشت سنگر برای نجات ماریوس که زخمی شده. و برای بستن زخمای ماریوس تنها چیزی که گیر میاره پتویی هست که بالای آپارتمانی بر بند رخت افتاده. ژان والژان قلاب بند رو میزنه با یک تیر... بعد اون جا در بحبوحهی جنگ و خونریزی یک جملهی تاریخی میگه..میگه: "اونی که میدونه تیرش خطا نمیره هیچ وقت آدم نمیکُشه!" ..
.
.
- ۹۲/۰۴/۰۲