زمانه به دست تو دادم کلید ..
" خبرهایی که از جبهه میرسید، به اطلاع امام میرساندیم. خبر سقوط خرمشهر را من به ایشان دادم. به خاطر دارم که یک روز قبل از ظهر بود که آقای مهندس غرضی، استاندار وقت خوزستان زنگ زدند و گفتند به امام بگویید خرمشهر سقوط کرده و آبادان نیز در معرض خطر سقوط است و بپرسید تکلیف چیست؟ گفتم گوشی را نگه دارید و با ناراحتی زیاد به داخل اتاق امام رفتم؛ دیدم اقامهی نماز میگویند و میخواهند نماز را شروع کنند. وقتی حالت سراسیمه و نگران مرا دیدند، پرسیدند: چه خبر است؟ گفتم آقای مهندس غرضی از ستاد مرکزی فرماندهی جنگ زنگ زده و میگوید خرمشهر سقوط کرده و آبادان نیز در معرض سقوط است و ایشان الان پشت تلفن منتظر جواب است. امام در حالی که حیّ علی الصلاة را گفته بود و میخواست حیّ علی الفلاح را بگوید با آرامش تمام فرمودند بروید بگویید جنگ است آقا.. جنگ، برد و باخت دارد؛ بعد ادامهی اقامه را گفت و نماز را شروع کردند. "
خاطرات آیتالله سیدهاشم رسولی محلاتی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص123
- ۹۲/۰۳/۲۵