سندسازی!
دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۴۳ ب.ظ
همه شب راه ِدلم بر خَم گیسوی ِ تو بود
آه از این راه که باریکتر از موی ِ تو بود
رهرو عشق از این مرحله آگاهی داشت
که ره ِ قافلهی دیر و حرم سوی ِ تو بود
پیر ِ پیمانهکشان شاهد ِ من بود مدام
که همه مستیام از نرگس ِجادوی تو بود
تا مرا عشق ِتو انداخت ز ِ پا دانستم
که قیامت مَثَل از قامت ِ دلجوی ِ تو بود
فروغی بسطامی
- ۹۲/۰۲/۱۶