ای زده مطرب غمت در دل ما ترانه ای ...
پنجشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۳۷ ب.ظ
همیشه از همه ی نگاه های مرسوم به چشمان معصوم تو پناه برده ام.
و از شادمانی های عاریه گذشته ام
تا به نگاههای نگران تو دلبسته باشم ..
و از میدان ِ مین ِ روزمره گی ها به اشتیاق حضور تو همه ی این راه های غربت را رفته باشم..
و از همه ی تنهایی ها با تو بودن را خواسته باشم..
و از همه ی دوستی های نزدیک گسسته باشم
و به نزدیک دوستی تو رسیده باشم .. و عادی فیک الاقربین
..
.
.
می ترسم از آن روز که تو نباشی.. و من گرفتار سایه های سرشکسته باشم.
- ۹۱/۱۲/۱۰