این پنجره بیچشمات از پلک زدن خسته اس
پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۳۹۱، ۰۱:۳۱ ق.ظ
باد از لای ِ درز پنجره میاد تو.. انگار که داره هق هق میکنه.. من دارم بر میگردم چند روز دیگه.. من راضیام مثل همیشه دو یا سه روز قبل رفتن بیای باهم بحث کنیم.. و بعد من برم بیرون با بغض.. و روی پل قدم بزنم.. و نصفه شب بیام خونه. و تو بیدار نشسته باشی.. و در رو برام باز کنی.. تو اتاق همه چیز سر جاشه انگار .. توی خونه هم تقریبا همین طور.. ولی واقعا جات خالیه. کجایی آخه؟
- ۹۱/۱۰/۲۱