سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

در خورد فیل

چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۱، ۱۲:۱۳ ق.ظ
وَمَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُولٰئِکَ هُمُ المُفلِحونَ.. حشر آیه ی 9


...

برای کسی که سال ها پیش برای ام نوشته بود که دلش چیزی را "خیلی می خواهد" نوشتم که رفیق! اشکال ندارد که چیزی را بخواهی... اگر حلال باشد.. اما همین که چیزی را "خیلی" بخواهی این نشان می دهد که علاوه بر تلاش به نتیجه هم دل بسته ای.. و این از آن نقشه های شیطان است که از قسمت حلال آرزوها و امیدها آن قسمت باطل و ناپسندش را بر تو غلبه می دهد. خلاصه که باید تسلیم به قضای الهی و شاکر از عطای او بود. مابقی همه چیز اباطیل است.

.

.

خدایا تو شاهد باش که بارها تا دم ِ این که به چیزی دل بسته گی پیدا کنم رفتم.. اما یا با ناامیدی و یا با پشیمانی بسیار برگشتم. خدایا تو شاهد باش که اگر من این ها را فهمیدم به خاطر این بود که اعتماد نکردم... و باید می دیدم.. خدایا ببخش اگر ایمان ما اینقدر دست و پا شکسته است و به هر دیواری می خورد. خدایا.. تو شاهد باش اما که از رحمت ات نا امید نشدیم... و گاهی اگر به زحمت افتادیم تو را همیشه در خاطر داشتیم. با گریه. یا اله العاصین


  • ۹۱/۰۱/۱۶
  • وی بی

نظرات  (۴)

یکبار از بن بستی کوچه ای شکایت کردم.
اهل دلی فرموده بود : راه را درست بود اما به خودت بیشتر از خدا اعتماد کرده بودی.
و دیدن این بن بست بر زحمت مان افزود .
خوب بود اما فقط اینکه

"خیلی" خواستن خودش بد نیست. مهم این است که خدا را "خیلی تر" بخواهی...وگرنه تا "خیلی خواستن" نباشد آدم آدم نمی شود. آدم را با این "خواستن" آفریده اند در اصل
"مَن عَشَقَ وَ فعَفَّ ثُمَّ مات ..."
که اگر من این ها را فهمیدم به خاطر این بود که اعتماد نکردم..


پاسخ:
عالیجناب: خوب ننوشتم! منظورم این بود که متاسفانه من مثل آن آدم های خیلی بزرگ که صبغه ی الهی دارند نبودم که نرفته اعتماد می کنند که بن بست است اینجا. باید می رفتم و بن بست را می دیدم.