شاد باش ای عشق خوش سودای ما
سه شنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ۰۶:۵۷ ق.ظ
اگر مثلا ده سال پیش بود و از من در مورد "عشق" می پرسیدی برای
ات لابد می خواندم که: "عشق قابیل است.. قابیلی که سرگردان هنوز.. کشته ی
خود را نمی داند کجا پنهان کند..."
.
.
..
اما این سال ها اگر کسی از عشق بپرسد - که نمی پرسد- از آن شاعر درد کشیده برای اش می خوانم که " عشق سر ِ کوچه به آهنگ ِ زباله رقصید... " .. یا چیز در همین باب.. که خوب ابتذال را برساند..
..
دست خودم نیست دیگر. با آیینه ی کدر و گلستان ِ خراب نمی شود سراغ آب و آیینه رفت.
- ۹۰/۱۱/۲۵