سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

در خورد فیل

سه شنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۰، ۱۲:۳۴ ب.ظ
تابستان دو سال پیش بود که عزیزی کمک خواست برای مراسم ازدواج اش.. مادری دلسوز و پدری به حق زحمت کش داشت که صلاح زنده گی اش را در آن ازدواج نمی دیدند.. باری اما مثل آبی بود که روی زمین ریخته باشند.. زمان مثل همیشه ی اتفاقات مهم دیر بود.. و هوای تهران گرم... به لطایف الحیلی مشکل حل شد.. تا حدودی.. اما درست قبل از مراسم ازدواج مادرش را دیدم.. جایی .. گوشه ای یعنی.. که پنهانی اشک می ریخت.. گفتم چه شده.. گفت تباه شد.. گفت من دیگر پسرم را پس نمی گیرم از روزه گار.. تعجب کردم. گفتم شما کجا را می بینی مادر؟ .. گفت من همین سه ماه آینده را می بینم. این خط و این نشان...

..

و از قضا درست هم می گفت.. دوسالی ست که من هم خبری ندارم .. حتی ام سال همان پیغام تبریک عید و امثالهم همیشگی را هم وقت نمی کند -بخوانید (شریعتمداری نویسی که کنم) که جرات نمی کند- بفرستد..  

روزه گار غداری ست..

دلم شکسته.. برای تو هم حرفی ندارم اما.. زنده گی خوبی داشته باشی..

اما انگار من ماه های آینده را می بینم.. می دانم که دیگر تو را در صف کنارمان نمی بینم..

همین چند روز پیش در جواب یکی از دوستان تندرو که زیاد مقاله می نویسد و تندتند اشتباه می کند نوشتم که من واقعا شما را بسیجی نمی دانم... شما ممکن است به مکر معاویه نبازید.. اما کنار علی نمی ایستید.. من می دانم..  می گویید ما اهل کوفه نیستیم... اما تهران هم وای نمیستیم... میریم یه جای خوش آب و هوا.. مواضع جمهوری اسلامی را رصد می کنیم.. گاهی حرفی می زنیم جایی.. جهادمان همین است.. آفرین.. اما .. دوست داشتنی که خون دادنی پشت اش نباشد.. لایق شیشکی ست..

..

دلم شکسته... انگار که با خبر قطع نامه آمده باشی کنار دوست مشترک مان که تیرخورده..

 از من نخواه که تبریک بگویم..

شاد باشی اما.. ما قرارست تا آخر این خط کنار علی باشیم. ان شاء الله. من جمهوری عزیز اسلامی ایران را تنها راه نجات می دانم.

 

 

  • ۹۰/۰۸/۱۷
  • وی بی

نظرات  (۲)

تهمت؟ خوب قبل از اینکه مبارزه دون کیشوت وار آینده را به رخ بنده و خوانندگان وبلاگت بکشی اول بگو که کجای حرف من تهمت است؟ بنده دو گزینه مطرح کردم:

1_ شما اهل کوفه نیستید.
2_ تهران هم وای نمی ایستید.

کدام یک از این دو گزینه غلط است که حرف های بنده را تهمت میخوانید؟ شما در جای بد آب و هوا زندگی میکنی که زندگی این و آن در جای خوش آب و هوا را سوژه مطالبت کرده ای؟ خدا وکیلی شهری که در آن زندگی میکنی در رده بندی شهرهای "خوش آب و هوای دنیا" در کدام رتبه است؟ هر وقت جواب سوال های صریح امروز را دادی انتظار داشته باش مردم وعده های سر خرمنت را هم باور کنند.
شما کجائی برادر بسیجی؟ تهران هستی؟ یا در این سو و آنسوی اروپا و آمریکا داری شهید میشوی؟
پاسخ:
اگر طنزی هست کنار این سوال ها من نمی فهمم اش. بهترین مسیر برای رسیدن به شهادت این است که با خودت کنار بیایی... اروپا و آمریکا و تهران بهانه ست.. و به قول آن دوست شاعرمان: خانه ام روزی در اینجا بود و نیست.. آن طرف هم سایه ی ما بود و نیست.. از حال و روز ما و تهران اگر می خواستی بدانی.