سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

۶۳ مطلب با موضوع «س» ثبت شده است

نذر چشمان تو. 

که دست من را از خار و خشم و ابریشم گرفت

به سرزمین مادران مقدس آورد

تا به شمس و ضحی

روسفیدم کند. 

تا لذت اشک را بر من حلال سازد. 

تا گوشه‌ی حرم را حتی به اندکی بگشاید. 

تا میان بحبوحه‌‌ روزها و ساعت‌ها به تو بگویم. 

که از سرزمین دور. 

که از سرزمین این همه دور. 

به آغوش تو بازگشته ام. 

  • ۳۰ تیر ۹۸ ، ۰۵:۵۲
  • وی بی
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۳ دی ۹۷ ، ۱۱:۳۴
  • وی بی

و إذا رَأَوْا تجارةً أو لَهوا انفَضُّوا إِلَیْهَا و ترَکُوکَ قَائما. 

هنگامی که تجارت و سرگرمی ببینند به سمت آن هجوم می‌برند و تو را ایستاده به حال خود رها می‌کنند. 

سوره‌ی مبارکه‌ی جمعه-- آیه‌ی 11

--

بعدالتحریر:

1) پیرمرد در تفسیر این "ترکوک قائما" مدام به این ضمیر "ک" اشاره می‌کرد، یعنی نمی‌گوید که نماز را رها کردند. می‌گوید امام را. رهبر را. ایستاده رها کردند و به دنبال کار خویش رفتند. و از آنجا نتیجه می‌گرفت حفظ نظام از نماز هم واجب‌تر است! 

2)  تیغه‌ی آفتاب درست بالای سرمان بود. با دکتر از نماز آقا برمی‌گشتیم. در خودش بود. کمتر دیده بودم ذکر از لبش جدا شود. خواستم چیزی بگویم که اندکی غم سنگین از چهره‌اش جدا شود. به بهانه‌ای ماجرای تولد و انتخاب اسم به میان آمد. به او گفتم که بعد از تولد قرار بوده اسم‌ها را حمید، وحید و سعید انتخاب کنند. اما در لحظه‌ی آخر، متوجه می‌شوند که در فامیل محمد نداریم. و این‌طور اسم سعید به محمد تغییر می‌کند. اطرافیان خنده‌ای زدند. دکتر هم لبخند نفیسی زد. کمی که قدم زدیم آهسته زیر لب خصوصی به من گفت: "باز هم سعیدها حذف شدند.."..  

  • ۳۱ تیر ۹۷ ، ۰۵:۴۰
  • وی بی

أبی عبد الله (علیه السلام) قال:
إن المؤمن لیسکن إلى المؤمن، کما یسکن الظمآن إلى الماء/
مومن مایه ی آرامش مومن ست، چنانکه آب موجب رفع عطش تشنه ست ..
.
.
یکی از نشانه‌های فاصله از وادی سعادت این است که آدم دلش با بنده های خوب خدا صاف نباشد... !!

  • ۱۰ اسفند ۹۶ ، ۰۰:۴۵
  • وی بی

کسانی که پرواز نمی‌کنند

زنجیرهایی را هم که 

به پایشان بسته شده

نمی بینند!

  • ۱۷ بهمن ۹۶ ، ۲۰:۲۵
  • وی بی

امام کاظم علیه السّلام فرمودند:


وَاللّه ِ ما اُعطِىَ مُومِنُ قَطَّ خَیرَ الدُّنیا وَالآخِرَةِ، اِلاّ بِحُسنِ ظَنِّهِ بِاللّه ِ عَزَّوَجَلَّ وَ رَجائِهِ لَهُ وَ حُسنِ خُلقِهِ وَالکفِّ عَنِ اغتیاب المُؤمِنینَ

به خدا قسم خیر دنیا و آخرت را به مؤمنى ندهند مگر به سبب حسن ظن و امیدوارى او به خدا و خوش اخلاقى اش و خوددارى از غیبت مؤمنان.


بحارالأنوار، ج 6، ص 28، ح29

  • ۱۹ آذر ۹۶ ، ۰۰:۱۸
  • وی بی

پیرمرد در چشم‌هایم نگاه کرد.
سرمست بود از چیزی.
به او گفتم حال خوب از کجاست؟
گفت تمرین دل‌کندن.
گفتم عذاب تنهایی می‌کشم این روزها.
گفت تمرین عذاب مرگ است.
آنجا که هر کس با اعمالش تنها می‌ماند.
و هیچ کس نیست جز خودش.
تا خانه تماماً گریستم...

  • وی بی

کَفَى بِالْمَرْءِ خِیَانَةً أَنْ یَکُونَ أَمِینًا لِلْخَوَنَةِ  

در خیانت کاری مرد همان بس که امانتدار خیانتکاران باشد. 

 

امام جواد علیه السلام.. بحار الأنوار ۴/۳۶۴/۷۸

  • ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۲۶
  • وی بی

آفت ایمان تظاهر است. ریاکار عاقبت در دام خدعه خود می افتد و خدا را از یاد می برد. مگر گاهی و اندکی. و لایذکرون الله الا قلیلا. 

آفت کفر ستم است. مشرک محبت رفیقش، رئیسش، همکارش، فرزندش و خانواده‌اش را بر محبت خدا ترجیح می دهد. کسی که محبت خدا را که تنها حقیقت مسلم هستی است فراموش می کند به هسته ی آفرینش ظلم می کند. و کسی که به خود ظلم می کند، اعمالش تباه می شود و عاقبتش خسران است. و ساءت مصیرا..

 

منافق آفت کفر و ایمان را با هم دارد. مشرک متظاهر ست. منافق در پایین‌ترین درجه ی جهنم است. در حدیثی از پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم است که منافق سه نشانه دارد:

۱- در سخن دروغ می گوید.

۲- چون وعده می دهد عمل نمی کند.

۳-در امانت دیگران خیانت می کند. 

  • ۲۱ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۰۸
  • وی بی

نزدیک ماه رمضان چهار سال پیش با دوست عزیزی به یک کتابفروشی ایرانی در شمال ونکوور رفته بودیم. لا به لای کتاب ها در قفسه های زیرین، یک قرآن عتیقه ی نسخه خطی پیدا کردم. مشغول ورق زدن بودم که صاحب مغازه که پیرمردی با کراوات سبز و کفش های اسپرت بود آمد نزدیک و اززیر عینک قطورش نگاهی تیز به من کرد و به حالت طعنه گفت که "کتاب های مفید بخوان! این کتاب پُر است از دست و پا قطع کردن.".. لبخندی زدم.. پرسیدم که همه اش را خواندید؟ .. گفت که "همه اش همین است. قتل. مجازات...".. گفتم بسم الله.. امتحان کنیم؟ گفت باشه!.. 
 قرآن را باز کردم.. سوره ی لیل آمد.. شروع کردم به خواندن.. واللیل اذا یغشی.. قسم به شب هنگامی که پرده اش همه جا را فرا می گیرد.. والنهار اذا تجلی.. و قسم به روز هنگامی که تجلی کند.. و ما خلق الذکر و الآنثی.. و قسم به کسی که مرد و زن را آفرید.. ان سعیکم لشتی .. گفتم این آیات را ببین.. دست کم این ملودی هیجان انگیز کلمات را نگاه کن.. اینها بی نظیر نیست؟ .. دیدم که آهسته گریه می کند.. منقلب شده بود.. بیشتر از آنکه من فکرش را کنم.. کلمات را بیش از من میفهمید... گفت تا آخر سوره بخوان.. سوره که تمام شد صورتش غرق اشک شده بود.. 
.
.
 این روزها فرصت خوبی است برای خواندن کتابی که تاریخ بشریت را برای همیشه متحول کرده است. حداقل برای یک بار. اسلام اقلیمی را بگذاریم کنار. خیال کنیم تازه متولد شده ایم. قرآن را یک بار. از اول تا آخر بخوانیم..

  • ۱۲ خرداد ۹۶ ، ۱۵:۱۰
  • وی بی