سجوم

شکست عهد من و هر چه بود گذشت ..
سجوم

لله الأمر من قبل ومن بعد

۳۰ مطلب با موضوع «خار مغیلان نویسی» ثبت شده است

رنگ حناست پایت یا خون عاشقان است؟

از خون توان گذشتن 

پای تو در میان است!

  • ۰۵ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۲۹
  • وی بی

ای چادر ِ گل‌دار ِ پری‌شان شده در باد 

خوب است به دنبال تو یک دشت دویدن .. 

  • ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۰۲:۴۹
  • وی بی

گاهی تو را کنار خود احساس می‌کنم

اما چقدر دل‌خوشی خواب‌ها کم است.. 

.

.

  • ۱۵ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۵۷
  • وی بی

بر همه‌گان

گر ز فلک

زهر ببارد همه شب

من شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکرم .. !

   

مولانا گفته‌است این را. 

  • ۱۶ تیر ۹۳ ، ۱۰:۵۵
  • وی بی

آمدم پیش تو من اینک.. ببین!

قال انی لا احب الآفلین!

  • ۲۸ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۴۹
  • وی بی

باز می‌آید خیالت در سرم 

بازمی‌گردم به جای اولم .. 

  • ۰۶ خرداد ۹۳ ، ۰۴:۲۹
  • وی بی

عشق مدت‌هاست این روح ِ سراسر درد را .. بُرده بر بام ِ جنون و نردبان برداشته

فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد.. جفت ِ معصوم ِ تو را از آشیان برداشته..

ح.ع

   

  • ۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۰۴
  • وی بی

آنقدرها که یاد ِ ما نکنی.. آنقدر یاد کرده ایم تو را!

--

بعدالتحریر: این را یوسفعلی میر‌شکاک برایمان خواند چند روز پیش. با همان لحن گرم و جذاب. بیتی‌ است سهل ممتنع از شعری مهجور از میرنجات اصفهانی با این مطلع که: کوه و صحرا پُر است از نامت.. بس که فریاد کرده‌ایم تو را.. یعنی در هر مکان به فکر تو هستیم.. و در بیت بالا می‌گوید که آن لحظه‌هایی که به فکر ما هستی که هیچ، آن بسیار لحظه‌ها را که در آن یاد ما نمی‌کنی هم ما سراسر به یاد تو بوده‌ایم.. و در واقع به زیبایی ِ تمام می‌نویسد که هیچ زمانی‌ نیست که به فکر تو نباشیم..

  • ۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۵۰
  • وی بی

دلم رازی ست بی‌اندازه رسوا.. گفتنش سخت است

چنان طوفان! که جز در گوش ِ دریا گفتنش سخت است..

ع.م

  • ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۳:۲۹
  • وی بی

رفته ای... اما گذشت ِ عمر تأثیری نداشت ..

من که دلتنگ تو ام امروز .. فردا بیشتر!

  • ۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۱۵
  • وی بی