من یاد گرفته ام که بسیاری از افراد و چیز های دور و برم به قطار شهر بازی میمانند! گر چه همراه شدن و در کنار شان بودن، برای مدت کوتاهی سرگرم کننده و لذت بخش است، اما هیچگاه مرا به جایی نمی رسانند.. و در دراز مدت، حاصلی جز سرگیجه و تهوّع ندارند!
فراتر از بودن...کریستین بوبن
پ. ن:
آدم باید تا می تواند تمرین مردن کند تا حال ش خوب شود. کسانی که زندهگی را از ابتدا تا انتها می روند، یک جای کار کم می آورند. باید چندین بار متوالی آدم بمیرد تا بتواند یک دم زندهگی کند. بفهمد که این نفس حق من و تو نیست. نعمت ست. آمد شکر، نیامد ملک خودش ست .. تا شروع کند آدم برای خودش حق و حقوقی قائل شود، دنیا را ظالمانه می بیند. سی سالگی هایتان را بمیرید. تا بتوانید چهل سالگی هایتان را به شرط حیات، زندگی کنید ..
- ۶ نظر
- ۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۲:۵۷